مقدمه: باروری یکی از اهداف بزرگ خلقت، جهت بقای نسل است. شیوع قابل توجه ناباروری در جهان و ایران و بار اقتصادی ناشی از روشهای درمانی مختلف آن، سبب ایجاد مشکلات متعددی برای زوج و جامعه میگردد. طب سنّتی ایران که یکی از مکاتب طبی کل نگر میباشد، دیدگاههای ویژهای در این مورد دارد که شناخت آنها برای جامعهی پزشکی خالی از فایده نیست. هدف از این مطالعه، سیری در اسباب و علل نازایی زنان از دیدگاه طب سنّتی ایران میباشد تا با شناخت دقیق زوایای آن بتوان ضمن آشنایی با عقاید حکمای طب سنّتی در رابطه با این بیماری به الگویی جدید در شناخت و تقسیمبندی علل نازایی دست یافت. به این منظور متون معتبر طب سنّتی از قبیل قانون ابنسینا، کامل الصناعه، خلاصه الحکمه، ذخیرهی خوارزمشاهی، اکسیر اعظم، معالجات عقیلی، الموجز و غیره مورد بررسی قرار گرفتند. مطالب مربوط به نازایی ذیل عنوان "امراض زنان" و اسباب و علایم آن بررسی شدند و متون مرتبط با آن مورد تجزیه و تحلیل محتوایی قرار گرفتند و اختلافات، اشتراکات و افتراقات بررسی و جمع بندی شدند. به طور کلی دلایل عمدهی بیان شده در رابطه با علل نازایی زنان شامل مشکلات منی زن، مشکلات مربوط به تخمدانها و مجاری منی، مشکلات رحمی، مشکلات اندامهای دیگر و علل روحی، روانی و رفتاری بیان شده است. همچنین حکمای ایران معتقد بودند که مادهی اوّلیهی تولید منی از همهی اعضاء خصوصاً اعضای رئیسه بهدست میآید. با این دیدگاه اختلال در اندامهای دیگر به ویژه رئیسه (مغز،کبد و قلب) را نیز عامل نازایی میدانستند. علل روحی و روانی از سایر عللی است که حکما به آن توجه خاص داشتند. مرور اسباب نازایی زنان از دیدگاه طب سنّتی ایران که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است، مقدمهای است برای آشنایی با اصطلاحات و نظرات حکمای طب سنّتی ایران و همچنین آغاز راهی است که به شناخت روشهای درمان نازایی زنان از دیدگاه این مکتب ختم خواهد شد.
Sohrabvand F, Nazem E, Tansaz M, Keshavarz M, Hashem Dabbaghian F, nikbakht nasrabadi A et al . The Causes of Female Infertility from the Viewpoint of Traditional Iranian Medicine. jiitm 2011; 2 (2) :107-116 URL: http://jiitm.ir/article-1-90-fa.html
سهراب وند فرناز، ناظم اسماعیل، تن ساز مژگان، کشاورز منصور، هاشم دباغیان فتانه، نیکبخت نصرآبادی علیرضا و همکاران.. مروری بر اسباب نازایی زنان از دیدگاه طب سنّتی ایران. مجله طب سنتي اسلام وايران. 1390; 2 (2) :107-116